همسایه ها زاغ سیاه شوهرم را چوب می زدند و برایم خبر می آوردند که هر موقع برای دیدن پدر و مادرم به شهرستان می روم، او زنان خیابانی را به خانه می آورد. این موضوع خیلی مرا عذاب می داد اما چون آشنایی من و بهزاد نیز از یک دوستی خیابانی شروع شده بود و خانواده ام از اول با ازدواج ما مخالف بودند، نمی توانستم چیزی بگویم و حرفی بزنم.
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت